کسی که سبب رسوایی خانواده گردد. (ناظم الاطباء). چیزی که موجب آتش زدن و بر باد دادن خانواده شود. سوزندۀ خانه و خانمان: در خرمن نشاطم افتاد آتش غم تا عشق خانه سوزم در سینه کرد منزل. سنائی (از آنندراج). بشب سنگ بالایی ای خانه سوز چرا سنگ زیرین نباشی بروز؟ سعدی (بوستان)
کسی که سبب رسوایی خانواده گردد. (ناظم الاطباء). چیزی که موجب آتش زدن و بر باد دادن خانواده شود. سوزندۀ خانه و خانمان: در خرمن نشاطم افتاد آتش غم تا عشق خانه سوزم در سینه کرد منزل. سنائی (از آنندراج). بشب سنگ بالایی ای خانه سوز چرا سنگ زیرین نباشی بروز؟ سعدی (بوستان)
ویژگی چیزی که از حرارت زیاد ظاهرش سوخته و باطنش خام باشد مثل گوشت، برای مثال دل را ز درد و داغ به تدریج پخته کن / هش دار، خام سوز نسازی کباب را (صائب - لغت نامه - خام سوز)
ویژگی چیزی که از حرارت زیاد ظاهرش سوخته و باطنش خام باشد مثل گوشت، برای مِثال دل را ز درد و داغ به تدریج پخته کن / هش دار، خام سوز نسازی کباب را (صائب - لغت نامه - خام سوز)
ویژگی درویشی که در حال جذبه خرقه را از تن درمی آورد و می سوزاند، در حال سوزاندن خرقه، برای مثال گه آسوده در گوشه ای خرقه دوز / گه آشفته در مجلسی خرقه سوز (سعدی۱ - ۱۰۳)
ویژگی درویشی که در حال جذبه خرقه را از تن درمی آورد و می سوزاند، در حال سوزاندن خرقه، برای مِثال گه آسوده در گوشه ای خرقه دوز / گه آشفته در مجلسی خرقه سوز (سعدی۱ - ۱۰۳)
دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در سی هزارگزی باختر بندرعباس و سر راه مالروضمیر- بندرعباس. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. سکنۀ آن 573 تن که شیعی و سنی مذهب و فارسی زبانند. آب دهکدۀ مزبور از چاه تأمین میشود و محصولش خرما است. اهالی به کشاورزی و صید ماهی گذران میکنند، در آنجا یک پاسگاه گارد مسلح گمرک و دبستان وجود دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در سی هزارگزی باختر بندرعباس و سر راه مالروضمیر- بندرعباس. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. سکنۀ آن 573 تن که شیعی و سنی مذهب و فارسی زبانند. آب دهکدۀ مزبور از چاه تأمین میشود و محصولش خرما است. اهالی به کشاورزی و صید ماهی گذران میکنند، در آنجا یک پاسگاه گارد مسلح گمرک و دبستان وجود دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و 2 هزارگزی شوسۀ رودسر به شهسوار. این ده در دامنۀ کوهسار قرار دارد و آب و هوایش معتدل و مرطوب و سکنه اش 135 تن است که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از چشمه و محصول آن برنج و مرکبات و چای و شغل اهالی زراعت و نمدمالی و راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ص 98)
دهی است جزء دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان، واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری رودسر و 2 هزارگزی شوسۀ رودسر به شهسوار. این ده در دامنۀ کوهسار قرار دارد و آب و هوایش معتدل و مرطوب و سکنه اش 135 تن است که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از چشمه و محصول آن برنج و مرکبات و چای و شغل اهالی زراعت و نمدمالی و راه این دهکده مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ص 98)
چیزی که از بالا سوخته باشد و اندرون آن خام باشد، (آنندراج)، آنچیز که بر اثر تندی آتش ظاهرش سوزد ولی درون و باطنش خام ماند: از تنور گرم مالیخولیای مهتری حاسدان جاه او را خامسوز آید فطیر، سوزنی، خوانچه جهان نهاده بر مجمر خام سوز دل تا چو پری خیال تو رقص کند ببوی آن، سیف اسفرنگی، ساقی نیم مست من باده لبالب آزما نقل معاشران کنم این دل خامسوز را، امیرخسرو دهلوی، جگر کباب شود لیک خام سوز شود در او گهی که کند زودتر اثر آتش، ولی دشت بیاضی، تیز است آتش ای دل دیوانه دورتر هشدار خام سوز نسازی کباب را، ظهوری، دل را ز درد و داغ بتدریج پخته کن هشدار خام سوز نسازی کباب را، صائب، لاله می نازد به داغ خام سوز خویشتن، رضی دانش، چنان ز شوق تو جوشد در استخوانم مغز که خام سوز بود هر کباب در نظرم، مسیح کاشی، در مثل گویند خاتونان خوز خام نیکوتر بسی تا خام سوز، مرحوم دهخدا، ، کماج یا خاگینه ای که بر روی زغال افروخته پخته و کباب شده باشد، هر گوشتی که بواسطۀ برشتگی بسیار سیاه شده باشد، (ناظم الاطباء) (اشتنگاس)، پوست خام، (ناظم الاطباء) (اشتنگاس) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 365)، پوستی که بروی زین کشیده شده، (ناظم الاطباء) (اشتنگاس)
چیزی که از بالا سوخته باشد و اندرون آن خام باشد، (آنندراج)، آنچیز که بر اثر تندی آتش ظاهرش سوزد ولی درون و باطنش خام ماند: از تنور گرم مالیخولیای مهتری حاسدان جاه او را خامسوز آید فطیر، سوزنی، خوانچه جهان نهاده بر مجمر خام سوز دل تا چو پری خیال تو رقص کند ببوی آن، سیف اسفرنگی، ساقی نیم مست من باده لبالب آزما نقل معاشران کنم این دل خامسوز را، امیرخسرو دهلوی، جگر کباب شود لیک خام سوز شود در او گهی که کند زودتر اثر آتش، ولی دشت بیاضی، تیز است آتش ای دل دیوانه دورتر هشدار خام سوز نسازی کباب را، ظهوری، دل را ز درد و داغ بتدریج پخته کن هشدار خام سوز نسازی کباب را، صائب، لاله می نازد به داغ خام سوز خویشتن، رضی دانش، چنان ز شوق تو جوشد در استخوانم مغز که خام سوز بود هر کباب در نظرم، مسیح کاشی، در مثل گویند خاتونان خوز خام نیکوتر بسی تا خام سوز، مرحوم دهخدا، ، کُماج یا خاگینه ای که بر روی زغال افروخته پخته و کباب شده باشد، هر گوشتی که بواسطۀ برشتگی بسیار سیاه شده باشد، (ناظم الاطباء) (اشتنگاس)، پوست خام، (ناظم الاطباء) (اشتنگاس) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 365)، پوستی که بروی زین کشیده شده، (ناظم الاطباء) (اشتنگاس)
خیزنده از خانه یعنی چیزی که بی قصد از خانه بهم رسد. (آنندراج). آنچه از خانه بدست آید بدون آنکه آدمی را در بدست آوردن آن قصد بوده است، از خانه بی زحمت آدمی بدست آید: گهی با چنان گوهر خانه خیز چو بوطالبی را کنی سنگ ریز. نظامی (از آنندراج). بپاسخ دگر باره شد شاه تیز که خواب از خیالی بود خانه خیز. نظامی. چون شوق تو هست خانه خیزم خوش خسبم و شادمانه خیزم. نظامی. اگر خانه خیزی قرارت کجاست ور از زر درآیی دیارت کجاست. نظامی. ، کوچانیده. از منزل برکنده: کوچاندن با اهل و اسباب و فرود آوردن شمس الدین محمد شاه را با رعایا و خانه خیز بردن ایشان را بقهستان در سال ششصد و هشتادهشت. (تاریخ سیستان)
خیزنده از خانه یعنی چیزی که بی قصد از خانه بهم رسد. (آنندراج). آنچه از خانه بدست آید بدون آنکه آدمی را در بدست آوردن آن قصد بوده است، از خانه بی زحمت آدمی بدست آید: گهی با چنان گوهر خانه خیز چو بوطالبی را کنی سنگ ریز. نظامی (از آنندراج). بپاسخ دگر باره شد شاه تیز که خواب از خیالی بود خانه خیز. نظامی. چون شوق تو هست خانه خیزم خوش خسبم و شادمانه خیزم. نظامی. اگر خانه خیزی قرارت کجاست ور از زر درآیی دیارت کجاست. نظامی. ، کوچانیده. از منزل برکنده: کوچاندن با اهل و اسباب و فرود آوردن شمس الدین محمد شاه را با رعایا و خانه خیز بردن ایشان را بقهستان در سال ششصد و هشتادهشت. (تاریخ سیستان)
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار. واقع در 7 هزارگزی جنوب خاوری رامسر و2هزارگزی جنوب شوسۀ رامسر به شهسوار و کنار راه فرعی سادات محله به مشاکلایه. این دهکده در دشت قرار دارد، و آب و هوای آن مرطوب و مالاریایی است. تعداد سکنۀ آنجا 100 تن که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از رود خانه نسا رود و محصول آن برنج و چای و مختصری مرکبات و ابریشم است. اهالی آنجا بزراعت گذران می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 105)
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار. واقع در 7 هزارگزی جنوب خاوری رامسر و2هزارگزی جنوب شوسۀ رامسر به شهسوار و کنار راه فرعی سادات محله به مشاکلایه. این دهکده در دشت قرار دارد، و آب و هوای آن مرطوب و مالاریایی است. تعداد سکنۀ آنجا 100 تن که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از رود خانه نسا رود و محصول آن برنج و چای و مختصری مرکبات و ابریشم است. اهالی آنجا بزراعت گذران می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 105)
کسی که در قمار اسباب خانه و مایعرف خود را ببازد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری) (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 365). قمارباز. (انجمن آرای ناصری)
کسی که در قمار اسباب خانه و مایعرف خود را ببازد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (شرفنامۀ منیری) (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 365). قمارباز. (انجمن آرای ناصری)
لانۀ مور. لانۀ مورچه. مازن. قریهالنمل. جرثومه. - امثال: در خانه مور شبنمی طوفان است، اشاره است به اینکه هر کس طاقت حمل همه جور بار را ندارد برای بعضی ها سبکترین بار سنگین ترین وزن ها را دارد
لانۀ مور. لانۀ مورچه. مازن. قریهالنمل. جرثومه. - امثال: در خانه مور شبنمی طوفان است، اشاره است به اینکه هر کس طاقت حمل همه جور بار را ندارد برای بعضی ها سبکترین بار سنگین ترین وزن ها را دارد
قبر. مدفن. گور: کشتۀ عشق را فنا مظهر جلوۀ بقاست خانه گور بهر مرد آئینه جهان نماست. شوکت (از آنندراج). - امثال: خانه گور و چراغ، کنایه از خرج بیموقع نمودن است چه در خانه گور چراغ سوختن فایدۀ معتدبه نمی بخشد. (آنندراج)
قبر. مدفن. گور: کشتۀ عشق را فنا مظهر جلوۀ بقاست خانه گور بهر مرد آئینه جهان نماست. شوکت (از آنندراج). - امثال: خانه گور و چراغ، کنایه از خرج بیموقع نمودن است چه در خانه گور چراغ سوختن فایدۀ معتدبه نمی بخشد. (آنندراج)